زن باید مدرن شود
رضا شاه پس از تنها سفر خارجیاش به ترکیه در ۱۲خرداد ۱۳۱۳، تحت تأثیر اقدامات غربگرایانه آتاتورک قرار گرفت. در این دوره نیز شایعاتی درباره ممنوعیت حجاب در مدرسههای دخترانه پخش شد، ولی قانونی در این راستا تصویب نشد و جالب است که رضاخان آنقدر در اندیشه های شوم خود غرق بود که متوجه لطیفه خانم، همسر آتاتورک نشد چرا که وی در تمام سال های بعد از آزادی پوشش و بی بندی باری های ترکیه، با حجاب در کنار پادشاه حاضر می شد!
یکی از بزرگترین اشتباهات رضاخان اقدام نظامی و خشونت آمیز وی علیه فرهنگ ریشه دار حجاب بود در حالیکه این برنامه ننگین در ترکیه بصورت انتخابی و آرام صورت گرفت که البته همین امر موجب شد تا بلافاصله پس از تبعید رضاخان در سال 1320 و شروع سلطنت پسرش محمدرضاشاه، حجاب دوباه به صحن جامعه و آموزشگاه ها برگردد که البته از این پس محمدرضاشاه به عکس پدر، کاملا زیرکانه و با برنامه ریزی های فرهنگی اقدام به از بین بردن حجاب کرد؛ آنگونه که شاید زن می توانست در انتخاب پوشش اجتماعی اش آزاد باشد اما جامعه آنقدر در سخره گرفتن حجاب بارور شده بود که اندیشه پست بودن پوشش به آهستگی در ذهن زنان نفوذ می کرد که محمدرضا در این امر شوم موفق تر از پدرش عمل کرد.
در اوایل حکومت محمدرضاشاه وی دستور داده بود تا تمام زنان بدکاره از پوشش چادر استفاده کنند و این امر که به شدت موجب مخدوش شدن چهره حجاب در میان مردم شده بود باعث شد که زنان محجبه نیز به مانتو و مقنعه های بلند گرایش پیدا کنند که البته یکی دیگر از عوامل کنار گذاشتگی چادر توسط عده ای از زنان مومن در آن زمان کمبود چادر مناسب به دلیل کشف حجاب رضاخانی بود و تنها چادر در اختیار زنان، چادر های نماز بود که به دلیل باز بودن و نداشتن پوشش حداکثری، زنان مدتی مانتوهای بلند و گشاد را به آن ترجیح دادند که البته با ایده های جدید و تکامل پیدا کردن طرح های چادر دوباره به سمت حجاب برتر خود گرایش پیدا کردند.
در آذر 1314 قانون حذف حجاب توسط شاه علنی شد و 17 دیماه همان سال با حضور رضاشاه، معروف به رضا میرپنج به همراه ملکه پهلوی و دخترانش که بدون حجاب در جشن فارغ التحصیلی دانشسرای مقدماتی حضور یافتند، حکم ممنوعیت حجاب به مرحله اجرا در امدد
نخستین کسانی که به ترک حجاب روی آوردند زنان خانواده های درباری و وزرا بودند و در پی آن کمپین هایی برای دفاع از حقوق زنان تشکیل شد که در آن مجمع ها چیزی جز رواج بی بندی باری و کشاندن نامناسب زن در صحنه جامعه و سست کردن بنیاد خانواده وجود نداشت.
ناگفته نماند که چندین سال پیش از فرمان کشف حجاب، رضاخان اقدام به شورش علیه حجاب مردان کرد تا در پیرو ذلیل کردن اندیشه غیرت مندانه مردان مسلمان ایران زمین شرایط را برای بی حجابی زنانشان و عدم اعتراض مردان فراهم کند که در پی این اهداف شوم، اقدام به کوتاه کردن کت بلند مردان با قیچی در خیابان ها کردند و با یکسان شدن پوشش کلاه ها و القای فرهنگ تجددگرایانه مردان غربی، زمینه را برای تقلید آنان از مردمان اروپا فراهم کردند تا آنجا که پس از 17 دیماه بسیاری از مردان به راحتی با قضیه حذف حجاب کنار آمدند و بعضا زنان خود را مجبور به این امر می کردند چرا که روحیه غیرت ورزی در آن ها به شدت کمرنگ و بعضا نابود شده بود.
انتخاب فصل زمستان برای به اجرا درآمدن این حکم یکی از سیاست های پهلوی بود چرا که زنان می توانستند در ابتدای امر که بعضا شرم و حیا اجازه بی حجابی و برهنگی نمی داد، با پوشش های ضخیم زمستانه در جامعه حاضر شوند و پس از چند ماه و عرف شدن این موضوع و از میان روی شرم زنانه، با برهنگی بیشتری در تابستان به چشم آیند.
فرمان کشف حجاب رضاخانی یکی از حوادث شوم و غیرقابل بخشش تاریخ است که تبعات ننگین آن تا امروز ادامه دارد اما واژه هایی چون نجابت، عفت، حجاب و پاکدامنی از عناصر وجودی غیرقابل حذف زن مسلمان ایرانی است که شاید غبار بگیرد ولی هرگز از بین نمی رود.
مرگ را دوست بداریم
. توصیف شوق مرگ
امام علی علیه السلام می فرماید:
«و ان احب ما انا لاق الی الموت; (40) محبوب ترین چیزی که در انتظارش هستم مرگ است .»
یکی پرسید از سقراط کز مردن چه خواندستی
بگفت ای بی خبر مرگ از چه نامی زندگانی را
اگر زین خاکدان پست روزی بر پری بینی
که گردون ها و گیتی هاست ملک آن جهانی را (41) اگر مرگ را چنان دریابیم که علی علیه السلام دریافته بود; باید در عین نگرانی از کم توشه گی و در عین تلاش برای تدارک ذخیره آخرت، بی صبرانه در انتظار مرگ مطلوبی باشیم که ما را از تنگنای جهان خاکی به بیکران ساحت غیب انتقال دهد . علی علیه السلام می فرماید:
«به پیشواز مرگ بشتابید! مرگی که اگر فرار بکنید شما را در می یابد، و گر بر جای خودمانید باز هم به سراغتان می آید . و اگر فراموشش کنید، او شما را از یاد نمی برد .» (42)
بنابراین دلبستگی انسان به زندگی دنیوی، براساس میزان مرگ اندیشی وی تنظیم می گردد . اگر دنیا زده بود که به مرگ نمی اندیشد . بی تردید رویاروی چنین کسی با مرگ بسیار نامطلوب خواهد بود . برای این که چنین شخصی برای حیات اخروی آمادگی نداشته و ذخیره لازم را نیندوخته است . علی علیه السلام در نامه ای به حارث همدانی می فرمایند:
«سخت بپرهیز از این که وقتی مرگ به سراغ تو آید که در جستجوی دنیا از خدا گریخته باشی .» (43)
چنانکه شوق مرگ، از محبت دنیا در دل انسان می کاهد:
«هر که مرگ را در برابر خود مجسم کند، به امور دنیوی زیاد توجه نمی کند .» (44)
اشتیاق انسان به مرگ یک حالت بسیار شگفت انگیز و اعجاز گونه است برای این که هر انسانی چنان که گذشت به زندگی علاقمند است و اگر کسی سودای مرگ در سر بپروراند حتما به مقامی رسیده که دیگران نرسیده اند و چیزهایی دریافته که دیگران در نیافته اند . در قرآن کریم آرزوی مرگ نشان عشق انسان به خدا است .
خدای سبحان در خطابی به قوم یهود می فرماید:
«بگو ای یهودیان اگر از میان مردم تنها خود را دوستان خدا می دانید، پس آرزوی مرگ کنید اگر راست می گوئید .» جمعه/6
علی علیه السلام به حارث همدانی می فرمایند: «مرگ را جز با شرایط مطمئن آرزو مکن (45) و خود در موردی چنین می فرمایند:
«من با بصیرتی از درون و یقینی که خدایم بخشیده است در گمراهی آنان و راه راستی که برگزیده ام آگاهم . مشتاق دیدار پروردگار و امیدوار پاداش نیک او هستم .» (46)
انسان وقتی واقعا مشتاق مرگ می گردد که به یقین دریابد که او گر چه در این جهان خاکی پدید آمده است; اما از این جهان نبوده و به جهان دیگری تعلق دارد . و چنین کسی در حقیقت به قول مولا علی علیه السلام:
«پیش از آن که بدن از این جهان خاکی جدا شده باشد، به جان و دل از این خاکدان پرواز کرده است .» (47)
خطر ناکه
خندیدن به شکل ” قهقهه ناگهانی ” ممکن است خطرناک باشد
تاریخ : یکشنبه 6 بهمن 1392 | 03:52 ق.ظ | نویسنده : ♕☠Lich King☠♕
خندیدن به شکل ” قهقهه ناگهانی ” ممکن است خطرناک باشد
نتایج یک تحقیق جدید توسط محققین دانشگاههای بیرمنگام و آکسفورد نشان داده که خندیدن ناگهانی میتواند برای سلامتی مضر بوده و حتی منجر به پاره شدن بخیهها در فرد شود.
مطالعه پژوهشگران دانشگاههای بیرمنگام و آکسفورد بر روی مورد مزایا و معایب خندیدن با صدای بسیار بلند که روی پروندههای سالهای 1946 میلادی به این سو انجام شده، نشان داده است که خندیدین ناگهانی با صدای بلند میتواند سبب حمله قلبی، پاره شدن گلو و حتی بیاختیاری ادراری شود یا به عبارت دیگر، خندیدن با صدای بلند میتواند مشکلات سلامتی جدی را به دنبال داشته باشد.
در یک مورد، زنی مبتلا به سندرم قلب سریع، بعد از یک دوره قهقهه بسیار شدید، صدمه دید و از دنیا رفت و آشکار شده که قهقهه ناگهانی، میتواند سبب پاره شدن رگهای قلبی و یا پاره شدن گلو شود.
همچنین کشف شده که فرو بردن سریع نفس در طول خندیدن، در اغلب موارد سبب فرو بردن اجسام خارجی به داخل ریه میشود و همچنین میتواند حملههای آسم را تحریک کند.
علاوه بر این اثبات شده است که خندیدن بسیار شدید ممکن است سبب بیاختیاری و ایجاد فتق در افراد شود.
با این وجود، این مطالعه نشان از این دارد که خنده آرام میتواند اثرات مثبتی هم به همراه داشته باشد. خندیدن سفتی دیوارههای شریانها را کاهش میدهد، که به ادعای محققان خود میتواند آرام بخش باشد، ضمن این که باعث کاهش حملات قلبی هم میشود.
برای مثال، دلقکهای بیمارستانی عملکرد ریه را در بیماران مبتلا به انسداد ریوی بهبود می بخشیدند، و خندیدن در کل روز هم، منجر به به سوزاندن 2000 کالری میشود و قند خون را در بیماران دیابتی کم میکند.
خندیدن باروری را هم افزایش میدهد: 36 درصد از مادرانی که بعد از IVF (لقاج خارج از رحم) و انتقال جنین توسط یک دلقک خندانده شده بودند، باردار شدند، در حالی که برای گروه کنترل، این رقم تنها 20 درصد بود.
به گفته این پژوهشگران، تحقیق آنها این دیدگاه عمومی را که خنده بلند سراسر فایده است، به چالش میکشد اما می افزایند که شوخی و خوش خلقی در هر حالی سبب کاهش خطر آسیب میشود و میتواند مفید واقع شود.
آنها چنین نتیجه گرفتند که هنوز باید پژوهش بیشتری انجام شود تا معلوم شود که آیا «جوکهای مزخرف شما را مریض میکند و شوخیهای خنک موجب چاییدن میشود» یا خیر!
نویسندگان این تحقیق میگویند: «ما اثرات خنده را به دو دسته سودمند و مضر طبقهبندی کردیم، این طبقهبندی منجر به یک تشخیص صریح میشود. هرچند برخی از اثرات همانند کاهش آستانه اغوا شدن را نمیتوان به طور مشخص در یکی از این دو دسته طبقهبندی کرد. شاید برخی از پژوهشگران، فواید خنده را نادیده بگیرند، آنها زیادی جدی هستند. احتمالا گروه دیگری هم باشند که از ضررهای آن چشم پوشی کنند. ما انها را قهرمانان خنده مینامیم»
خندیدن سطح هورمونهای استرس، مثل کورتیزول، اپینفرین یا همان آدرنالین، دپامین و هورمونهای دیگر را کاهش میدهد؛ از طرفی موجب افزایش ترشح هورمونهایی میشود که به سلامت ما کمک میکنند؛ (مثل اندورفین) خنده همچنین باعث افزایش تعداد سلولهای تولیدکننده آنتیبادی و افزایش تأثیر سلولهای T میشود. تمام این موارد سیستم دفاعی بدن را تقویت میکنند.
خندیدن باعث ورزش کردن دیافراگم و عضلات شکم میشود و حتی روی شانهها نیز اثر میگذارد.
بعد از خندیدن عضلات احساس راحتی بیشتری میکنند. حتی قلب نیز بهتر و سالمتر از قبل کار میکند.
خندیدن حواس شما را پرت میکند تا به خشم، احساس گناه، استرس و سایر احساسات منفی کمتر فکر کنید و این از هر دارویی که برای فراموش کردن دردها استفاده میکنید، بهتر و سالمتر است.
پژوهشها نشان میدهند که پاسخ ما به وقایع و حوادث استرسزا، بسته به دیدگاهی که از خطر و یا چالش داریم، تغییر میکند. خندیدن باعث میشود که به حوادث به عنوان چالشهای زندگی نگاه کرده، کمتر احساس ترس کنیم و مثبتتر باشیم.
خنده باعث ارتباط با دیگران میشود و فقط یک لبخند مهربان کافی است که این حس را به دیگران منتقل کنیم. اگر در زندگی بیشتر بخندید، به اطرافیان تان کمک میکنید تا آنها نیز بیشتر بخندند و این حس را بهتر درک کنند. با بهبودی روحیه اطرافیان، استرسهای ما نیز کاهش مییابد و روابط اجتماعیمان با یکدیگر بهتر میشود.
برخی از اثرات خندیدن بلافاصله خود را نشان میدهند؛ اما گاهی اوقات با خندیدن تغییراتی در سلامت افراد رخ میدهد که اثر آنها در درازمدت مشخص میگردد. یکی از بیماریهایی که خندیدن به درمان آن کمک میکند، دیابت است. یکی از بزرگترین مشکلات دیابتیها افزایش خطر بیماریهای قلبی در آنهاست.
از آنجایی که التهابات در بیماران دیابتی بیشتر است، وقتی رگهای خونی دچار التهاب میشوند، قلب به سختی کار میکند. پزشکان میزان التهاب بدن را با اندازهگیری کلسترول (خوب HDL) و پروتئین واکنشپذیر C، اندازه میگیرند.
بعد از خندیدن سطح اپینفرین (هورمون استرس) کاهش مییابد و اثر آن یک تا دو ماه بعد مشخص میشود.
علاوه بر آن، پروتئین واکنش پذیر نیز کاهش و کلسترول (خوب HDL) افزایش مییابد و این دو عامل باعث کاهش التهابات میشوند و در نتیجه بیماران دیابتی کمتر در معرض بیماریهای قلبی قرار میگیرند.
طبقه بندی: مطالب علمی پزشکی، اطلاعات عموم
زیر پایمان را نگاه کنیم
بر روی ویرانه خانه ها خانه نسازیم